درک ارزشیابیهای روانشناسی-تحصیلی
درک ارزشیابیهای روانشناسی-تحصیلی
ارزشيابیهای روانشناسی-تحصیلی نوع مهمي از سنجش آموزش استثنائی هستند. گاهی اوقات، درک این ارزشیابیها ممکن است دشوار باشد. در ادامه، اطلاعاتی برای کمک به شما در مطالعه این ارزشیابیها آمده است، از جمله: (1) مؤلفههای یک ارزشیابی روانشناسی-تحصیلی، (2) انواع آزمونهای رایج، و (3) اصطلاحات رایج تعریفشده.
سلب مسئولیت: این نشریه فقط اطلاعات حقوقی است و مشاوره حقوقی در مورد وضعیت فردی شما نیست. از تاریخ ارسال شده جاری است. ما سعی می کنیم مطالب خود را به طور مرتب به روز کنیم. با این حال، قوانین به طور مرتب در حال تغییر هستند. اگر می خواهید مطمئن شوید که قانون تغییر نکرده است، با DRC یا دفتر قانونی دیگری تماس بگیرید.
ارزشيابیهای روانشناسی-تحصیلی نوع مهمي از سنجش آموزش استثنائی هستند. گاهی اوقات، درک این ارزشیابیها ممکن است دشوار باشد. در ادامه، اطلاعاتی برای کمک به شما در مطالعه این ارزشیابیها آمده است، از جمله: (1) مؤلفههای یک ارزشیابی روانشناسی-تحصیلی، (2) انواع آزمونهای رایج، و (3) اصطلاحات رایج تعریفشده.
مؤلفههای یک ارزشیابی روانشناسی-تحصیلی
ارزشیابی روانشناسی-تحصیلی، سنجش جامعی از عملکرد ادراکی، تحصیلی و اجتماعی-عاطفی دانش آموز است. این ارزشیابیها برای تعیین اینکه آیا دانش آموز واجد شرایط آموزش استثنائی است یا خیر، استفاده میشود. همچنین، ارزشیابیهای روانشناسی-تحصیلی ارائه و نوع خدمات مربوطه دریافتی دانشآموزتان را به شما اطلاع میدهد. ارزشیابیهای روانشناسی-تحصیلی معمولاً استانداردشده هستند. یعنی امتیازهای دانش آموز با دانشآموزان معمولی هم سن و جنس مقایسه میشود. با این حال، به خاطر داشته باشید که ممکن است ناحیه مدرسه برای تعیین نیازهای دانشآموز شما ابه بهترین نحو ممکن از آزمونهای بیشتر یا متفاوت استفاده کند.
اگرچه ارزشیابیهای فردی ممکن است متفاوت باشند، بیشتر ارزشیابیهای روانشناسی-تحصیلی دارای هفت بخش هستند:
اطلاعات زمینهای و سابقه رشدی.
برای ارزشیابی بهتر دانش آموزتان، آزمونگر باید تصویر کاملی از پیشرفت دانش آموز قبل از ارزشیابی داشته باشد. اطلاعات خواسته شده ممکن است شامل تاریخ تولد، سابقه رشد، سابقه پزشکی، سابقه تحصیلی، سابقه اجتماعی/عاطفی، سابقه خانوادگی و زمینههای موردنظر باشد. این اطلاعات برای ایجاد یک راهکار تشخیصی و برنامهریزی درباره مداخلههای مناسب دانش آموز شما مفید هستند.
ارزشیابی عملکرد ادراکی.
آزمونگران گروهی از آزمونها را برای تعیین نحوه یادگیری دانش آموزتان اجرا میکنند. این ارزشیابیها اغلب شامل آزمونهای شفاهی یا بصری برای بررسی استدلال کلامی و غیرکلامی، انواع خاصی از حافظه و سرعت پردازش و پاسخ دانش آموزتان به اطلاعات است.
علاوه بر جمعآوری امتیازها، این حوزه آزمون به آزمونگر این فرصت را میدهد تا ببیند دانشآموز شما چگونه با حل مسئله برخورد میکند.
ارزشیابی پردازش.
آزمونگران همچنین سایر زمینههای پردازشی را بررسی میکنند که به آنها کمک میکند نقاط قوت و ضعف دانش آموز شما را تعیین کنند. این زمینهها میتواند شامل پردازش گفتار و زبان، پردازش شنیداری و سایر اشکال حافظه، توجه، سازماندهی و پردازش دیداری-حرکتی باشد. توجه داشته باشید که تعریف ناتوانی یادگیری خاص شامل یک اختلال پردازش است. ناحیه مدرسه باید برای شناسایی صحیح «ناتوانی یادگیری خاص» پردازش دانش آموز را ارزشیابی کند.
ارزشیابی عملکرد تحصیلی.
ارزشیابیهای تحصیلی، که گاهی اوقات ارزشیابی پیشرفت نامیده می شود، به آزمونگران کمک می کند تا نقاط قوت و ضعف تحصیلی دانش آموز شما را درک کنند. آزمونگران وظایفی را مربوط به خواندن، نوشتن، املا و ریاضیات برای ارزشیابی مهارتهای تحصیلی عمومی تعیین میکنند. تسلط و راندمان تحصیلی نیز اغلب سنجیده میشود.
اگر آزمونگر ببینند دانش آموز شما در یک حوزه خاص مشکل دارد، ممکن است ارزشیابیهای آکادمیک دیگری را نیز اضافه کند. مثلاً اگر آزمونگر ببیند دانشآموز شما در خواندن تک کلمات مشکل دارد، ممکن است پردازش واجشناسی و راندمان مطالعه را بسنجد تا علت مشکل دانشآموز شما را متوجه شود.
عملکرد اجتماعی/عاطفی.
بررسی عملکرد اجتماعی و عاطفی دانش آموزتان نیز برای تعیین نقاط قوت و نیازهای آنها مهم است. بسته به سن دانشآموز و رویکرد آزمونگر، این بررسی را میتوان به روشهای مختلفی انجام داد.
برای کودکان با سنین کمتر، آزمونگر اغلب از پرسشنامههای والدین برای ارزشیابی عملکرد اجتماعی/عاطفی و رفتاری دانشآموز استفاده میکنند. همچنین ممکن است از معلمان بخواهند که پرسشنامهای در مورد یادگیری و رفتار دانش آموز شما تکمیل کنند. همچنین ممکن است با بزرگتر شدن دانشآموزتان، آزمونگر از وی بخواهد که پرسشنامهای در مورد احساسات خود تکمیل کند. همچنین ممکن است آزمونی به دانشآموزتان داده شود تا نحوه مدارا و دیدگاه وی نسبت به روابط اجتماعی اندازهگیری شود.
توصیه درباره واجد شرایط بودن
ارزشیابی باید شامل توصیهای در مورد واجد شرایط بودن فرزندتان برای آموزش استثنائی باشد. برای ارزشیابی اولیه، آزمونگر باید بر اساس ارزشیابیهایی که انجام داده، در مورد اینکه آیا فرزندتان واجد شرایط آموزش ویژه است یا خیر توصیه کند. برای ارزشیابی سه ساله، آزمونگر باید در مورد اینکه آیا فرزندتان همچنان واجد شرایط آموزش استثنائی است یا خیر، توصیه کند.
13 مقوله مختلف برای واجد شرایط بودن برای آموزش استثنائی وجود دارد. از آنجایی که ارزشیابی آموزش روانشناختی تنها یک نوع ارزشیابی آموزش استثنائی است، ممکن است تمام 13 حوزه واجد شرایط بودن را پوشش ندهد. اگرچه که ارزشیابی آموزش استثنائی کودکی را رسماً دچار یک بیماری پزشکی تشخیص نمیدهد، میتواند به تعیین این امر کمک کند که کودک دارای نوعی ناتوانی است که وی را واجد شرایط آموزش استثنائی میکند.
به یاد داشته باشید که توصیه تصمیم نهایی نیست. تیم IEP باید طی یک جلسه به عنوان یک تیم تصمیمگیری کند که آیا دانش آموز واجد شرایط آموزش استثنائی تحت هر یک از مقولهها است یا خیر.
توصیههایی برای IEP.
اگر ارزشیابی نشان دهد که دانشآموز واجد شرایط آموزش استثنائی است، آنها باید توصیههایی در مورد IEP دانشآموز نیز ارائه دهند. مثلاً ممکن است در مورد اهداف، خدمات، پشتیبانی، امکانات و اصلاحات مناسب توصیههایی ارائه کنند. در جلسه IEP، میتوانید نظر ارزیاب را در مورد اهداف، خدمات، پشتیبانی، امکانات و اصلاحات برای فرزندتان بپرسید.
انواع کاربرد آزمونها
آزمون پیشرفت: آزمونی از دروس دانشگاهی مانند خواندن، ریاضی و نوشتن. مثالهای آن عبارتند از، آزمون پیشرفت Woodcock-Johnson II، آزمون پیشرفت تحصیلی کافمن (Kaufman)، ویرایش دوم (KTEA II) و آزمون دستیابی به دامنه وسیع 4 (WRAT-4).
مقیاس رتبهبندی رفتار تطبیقی: توانایی کودک را برای انجام برخی وظایف، مانند غذا خوردن، لباس پوشیدن، تکمیل تکالیف مدرسه و غیره بررسی میکند؛ این ارزشیابی توسط والدین و معلم کودک تکمیل میشود. سیستم ارزشیابی رفتار تطبیقی (ABAS) یا Vineland-II نمونههایی از این ارزشیابی هستند.
مقیاس رتبهبندی رفتار: ابزاری که توسط والدین و معلمان تکمیل میشود و برای مشخص کردن مشکلات رفتاری، تحصیلی و اجتماعی استفاده میشود. این ارزشیابیها همچنین توسط متخصصان سلامت روان برای تشخیص شرایط خاص روانپزشکی استفاده میشوند. مثلاً میتوان به سیستم ارزشیابی رفتار برای کودکان (BASC)، مقیاسهای جامع رتبهبندی رفتار کانرز (CRBS) و فهرست رفتار کودک (CBCL) اشاره کرد.
آزمونهای ادراکی یا هوش: آزمونی که برای اندازهگیری توانایی و یا استعداد هوشی طراحی شده است. نمونههایی از آزمونهای رایج عبارتند از: آزمون پیشرفت فردی وکسلر (WISC IV)، استنفورد بینه 5، و آزمون هوش غیرکلامی جهانی (UNIT).
اصطلاحات رایج
مبنا: عملکرد فعلی دانشآموز در یک مهارت یا استراتژی را با عبارات قابل اندازهگیری قبل از مداخله یا درمان توصیف میکند. مبنا نقش نقطه شروع برای IEP را دارد. کلمات در دقیقه یا سطح درخواستهای لازم برای حفظ یک رفتار میتواند مثالی از مبنا باشد.
آزمون تشخیصی: آزمایشی که برای شناسایی یا تشخیص حوزههایی که کودک در آن دچار مشکل است، استفاده میشود.
بهره هوشی (IQ): نمره آزمونی که برای سنجش هوش طراحی شده است. از جداول برای مقایسه عملکرد کودکان با عملکرد همسالان استفاده میشود.
لکسیل: معیاری برای خواندن که اطلاعاتی در مورد توانایی خواندن فرد یا دشواری متن ارائه میدهد. میتواند به تطبیق خواننده با سطح دشواری یا متن مناسب برای رمزگشایی و درک کمک کند. از معیار لکسیل خواننده همچنین میتوان برای نظارت بر رشد توانایی خواندن در طی زمان استفاده کرد.
میانه: میانه، میانگین نمره در یک آزمون است، میانه معمولاً 100 است.
آزمونهای هنجاری: آزمونهایی که به نمونه بزرگی از کودکان داده میشود تا بتوان آنها را با سایر همسن و سالهای خود مقایسه کرد.
رتبه درصد: روشی برای مقایسه نمرات آزمون با دریافت میانگین نمرات یا میانه و سپس مشاهده اینکه چگونه نمرات در اطراف میانگین تغییر میکنند.
معتبر: یک آزمون یا مداخله در صورتی معتبر است که به روشی که تجویز شده استفاده یا تفسیر شود و آنچه را که ادعا می کند، اندازهگیری کند. بیشتر آزمونهایی که به طور گسترده استفاده میشوند، تحقیقاتی برای تأیید اعتبار خود دارند.
چارک: روشی برای ارزشیابی نمرات آزمون. نمرات آزمون سراسری برای ارزشیابی در امتداد یک منحنی زنگولهای سازماندهی میشود به صورتی که میانگین امتیاز در اوج منحنی قرار میگیرد. نمرات ملی سپس به چهار گروه تقسیم میشوند که معمولاً از Q1 تا Q4 شمارهگذاری میشوند. Q4 معمولاً گروهی در منتها الیه سمت چپ و دارای کمترین امتیاز است، در حالی که Q1 در انتهای دیگر طیف قرار میگیرد و دارای بالاترین امتیازات است.
انحراف استاندارد (SD): معیاری است که نشان میدهد نمره یک دانش آموز چقدر از میانگین نمره فاصله دارد. در اکثر آزمونهای روانشناسی و آموزشی انحراف معیار 15 است. میانگین نمرات باید بسیار نزدیک به میانه 100 باشد. مثلاً نمره 85 یک انحراف استاندارد کمتر از میانگین یا میانه است، در حالی که نمره 70 دو انحراف استاندارد کمتر از میانگین است.
T-Score: این امتیاز توسط مقیاسهای رفتاری برای گزارش نتایج استفاده می شود، امتیاز T دارای میانگین یا میانه 50 و انحراف معیار 10 است.
نه بخشی: برخی از آزمونها نمرات را به صورت نه بخشی یا در قالب نه واحدی گزارش میکنند. در آزمون نه بخشی، 5 نمره متوسط، 9 بالاترین و 1 کمترین نمره است.