اصطلاحات آموزش استثنائی که باید بدانید
اصطلاحات آموزش استثنائی که باید بدانید
مطالعه اسناد یا مدارک مرتبط با آموزش استثنائی میتواند دشوار باشد! گاهی مطالعه این اسناد میتواند شبیه تلاش برای فهمیدن زبانی جدید باشد. در ادامه فهرستی از کلمات اختصاری و اصطلاحات مربوطه آمده است. امیدواریم که در درک اسناد فرزندتان به شما کمک کند.
سلب مسئولیت: این نشریه فقط اطلاعات حقوقی است و مشاوره حقوقی در مورد وضعیت فردی شما نیست. از تاریخ ارسال شده جاری است. ما سعی می کنیم مطالب خود را به طور مرتب به روز کنیم. با این حال، قوانین به طور مرتب در حال تغییر هستند. اگر می خواهید مطمئن شوید که قانون تغییر نکرده است، با DRC یا دفتر قانونی دیگری تماس بگیرید.
مطالعه اسناد یا مدارک مرتبط با آموزش استثنائی میتواند دشوار باشد! گاهی مطالعه این اسناد میتواند شبیه تلاش برای فهمیدن زبانی جدید باشد. در ادامه فهرستی از کلمات اختصاری و اصطلاحات مربوطه آمده است. امیدواریم که در درک اسناد فرزندتان به شما کمک کند.
اگر هر سؤال دیگری دارید یا به اطلاعات بیشتر نیاز دارید، میتوانید هر زمانی به وبسایت ما به آدرس www.disabilityrightsca.org، مراجعه کنید یا از طریق شماره 1-800-776-5746
(TTY: 1-800-7195798)، از دوشنبه تا جمعه، ساعت 9 صبح الی 4 عصر با ما تماس بگیرید.
6 اصطلاح مهمی که باید به یاد داشته باشید
طرح 504: بخش 504 قانونی است که مدارس را ملزم میکند برای دانشآموزان دچار معلولیت امکان دسترسی برابر به تحصیلاتی فراهم کند که برای همه دانشآموزان ارائه میشود. طرح 504 خدمات، امکانات و اصلاحاتی را توضیح میدهد که مدارس باید برای اطمینان از دسترسی برابر به دانشآموز ارائه دهند.
FAPE: تحصیلات عمومی رایگان و متناسب. دانشآموزان دچار معلولیت باید تحصیلات عمومی را به گونهای دریافت کنند که به آنها امکان پیشرفت دهد و برای دانشآموزان و خانوادههایشان رایگان باشد.
IDEA: مصوبه تحصیلات افراد دچار معلولیت. قانون فدرال تحصیلات برای دانشآموزانی که تحت یکی از مقولههای دارای شرایط معلولیت قرار میگیرند و برای بهره بردن از تحصیلات نیاز به حمایت اختصاصی دارند. حمایت و خدمات اختصاصی در IEP دانشآموز قید شده است.
IEP: برنامه تحصیلات ویژه فردی. طرحی برای دانشآموزانی که واجد شرایط آموزش استثنائی هستند. این طرح عملکرد فعلی دانشآموز و خدماتی را شرح میدهد که برای حمایت دانشآموز ارائه میشود، و اهدافی برای پیشرفت ایجاد میکند. این طرح باید حداقل سالی یک مرتبه به روز رسانی شود.
LRE: محیطی با حداقل شرایط محدودکننده. دانشآموز دچار معلولیت باید تا بیشترین حد ممکن در کنار همتایان خود که دچار معلولیت نیستند، آموزش ببیند.
SWD: دانشآموز دچار معلولیت.
نهادهایی که باید بشناسید
CSS: خدمات کودکان کالیفرنیا. فراهم کردن برخی از درمانهای پزشکی برای دانشآموزان که معمولاً خارج از ساعات مدرسه است. امکانات CSS اغلب در پردیس مدارس واقع شده است.
CDE: وزارت آموزش کالیفرنیا. آژانسی دولتی که بر آموزش عمومی نظارت میکند. این نهاد مواردی مانند تأمین بودجه، آزمون و برپایی نهادهای محلی آموزش (مانند ناحیه مدارس) را که مسئول پیشرفت دانشآموزان هستند، مدیریت میکند. CDE همچنین «شکایتهای عدم متابعت» را دریافت میکند.
CTC: کمیسیون اعتبارسنجی معلم. امکان جستجوی گواهینامههای یک معلم به صورت آنلاین و یا طرح شکایت را برای همه فراهم میکند. این کمیسیون همچنین در مورد گواهینامههای مناسب سمتهای گواهیشده ارائه میدهد.
DDS: دپارتمان خدمات رشدی کالیفرنیا. هماهنگی و ارائه خدمات به شهروندان دچار معلولیت کالیفرنیا را نظارت میکند.
DOR: دپارتمان توانبخشی. این سازمان میتواند هنگامی که دانشآموزی به سن انتقال (16 سال یا بیشتر) رسیده باشد، نقشی ایفا کند. DOR به شهروندان دچار معلولیت کالیفرنیا کمک میکند که شغلی پیدا کنند، آن را حفظ کنند و برابری و توانایی خود برای زندگی مستقل را به حداکثر برسانند.
DSS: اداره خدمات اجتماعی کالیفرنیا. این نهاد دولتی به برنامههای یاری عمومی مانند کمک نقدی، خدمات بزرگسالان و CalFresh کمک میکند.
OAH: دفتر دادرسیهای اداری. نهادی دولتی که شکایات «رویه عادلانه» را دریافت میکند.
OCR: اداره حقوق مدنی. نهادی فدرال که میتواند شکایات مربوط به حقوق مدنی از قبیل شکایات OCR را دریافت کنند که تبعیض به دلیل معلولیت را مطرح میکنند.
OCRA: دفتر مدافع حقوق مددجویان. برنامه DRC که برای ارائه اطلاعات و مشاوره حقوقی رایگان و معرفی به مشتریان مرکز منطقهای با DDS همکاری میکند.
PTI: مراکز اطلاعات و آموزش والدین. این مراکز خدمات حمایتی مستقیم به کودکان یا جوانان دچار معلولیت و خانوادههایشان ارائه میدهند. خدمات میتواند شامل کمک به والدین یا سرپرستها برای مشارکت مؤثر در آموزش فرزندشان یا کار با خانوادههای افراد دچار معلولیت از تولد تا 26 سالگی باشد.
مراکز منطقهای: تحت نظارت DDS. شبکهای از 21 نهاد اجتماعی که ارزیابی انجام میدهند، صلاحیت برای خدمات را تعیین میکنند، و برای افراد دچار معلولیت رشدی خدمات مدیریت پرونده ارائه میدهند.
SCDD: شورای ایالتی معلولیت رشدی. یک نهاد ایالتی مستقل که از دریافت خدمات و حمایت موردنیاز توسط افراد دچار معلولیت رشدی و خانوادههایشان اطمینان حاصل میکند.
آزمونها و ارزیابیها
BASC: نظام سنجش رفتاری برای دانشآموزان. آزمونی که یک سری سؤالات درباره رفتار دانشآموز از معلم و والدین میپرسد.
CAA: سنجش جایگزین کالیفرنیا
CAS: نظام سنجش ادراکی. آزمونی که فرآیندهای ادراکی دانشآموز را میسنجد.
CCSS: استانداردهای ایالتی هسته مشترک
CELDT: آزمون رشد زبانی انگلیسی کالیفرنیا. هر آزمون مهارتی که اکنون ELPAC جایگزین آن شده است.
سنجش بینایی رشدی: نام آزمونی که باید قبل از جلسه تیم IEP (؟) و تعیین اینکه درمان بینایی ضروری است یا به دانش آموز معینی کمک خواهد، انجام گیرد.
DRA: سنجش خواندن تشخیصی
ELPAC: سنجشهای مهارت زبانآموز برای کالیفرنیا که جایگزین CELDT شده است. آزمون کالیفرنیا که سطح مهارت زبان انگلیسی دانشآموزان را مشخص میکند.
FBA: سنجش رفتار عملکردی. گاهی سنجش تحلیل عملکردی (FAA) نامیده میشود. آزمونی که برای تعیین عملکرد رفتار دانشآموز مورد استفاده قرار میگیرد.
NAR: گزارش سنجش پرستار.
SBAC: کنسرسیوم ارزیابی هوشمندانهتر-متعادل. سنجشهای استانداردسازیشده که در کالیفرنیا مورد استفاده قرار میگیرند.
WIAT: سنجش پیشرفت فردی وکسلر (Wechsler)، چاپ سوم. آزمونی برای اندازهگیری عملکرد تحصیلی دانشآموز.
WJ-IV: آزمونهای پیشرفت وودکاک جانسون (Woodcock Jonson)، چاپ چهارم. آزمون دیگری برای اندازهگیری عملکرد تحصیلی دانشآموز.
WISC-V: آزمون IQ برای اندازهگیری توانایی ادراکی دانشآموز. مقیاس هوش وکسلر برای کودکان، چاپ پنجم.
قوانین و اصطلاحات حقوقی
ADA: قانون شهروندان آمریکایی دچار معلولیت. قانونی که از دانشآموزان دچار معلولیت در مدارس دولتی، مراکز کودکان، برنامههای توانبخشی و تعیین سطح یا آموزش شغلی اجتماعی حمایت میکند. این قانون همچنین الزامات مربوط به امکانات رفاهی قابل قبول برای انجام کارهای ضروری برای دانشآموزان واجد شرایط و دچار معلولیت را مشخص میکند.
ADR: مصوبه حل اختلاف جایگزین. روندی برای حل اختلاف با ناحیه مدرسه بدون رفتن به دادرسی که ممکن است همراه با میانجیگری باشد.
ALJ: قاضی حقوق اداری. این قاضی دادرسیهایهایی را نظارت میکند که از طریق اداره دادرسی های اداری انجام میشود.
شکایت عدم متابعت: روند شکایتی که رسمیت کمتری دارد و از طریق وزارت آموزش کالیفرنیا انجام میگیرد. روندی که به والدین این امکان را میدهد تا اثبات کنند مدرسه از قانون آموزش استثنائی تبعیت نمیکند یا IEP را اجرا نمیکند. اگر مشخص شود که ناحیه از IEP یا قانون آموزش استثنائی پیروی نمیکند، CDE میتواند دستور به اقدامات اصلاحی دهد و به آنها رسیدگی کند.
CPRA: مصوبه اسناد عمومی کالیفرنیا. این مصوبه به عموم مردم اجازه میدهد که از نهادهای دولتی از قبیل ناحیه مدارس درخواست اطلاعات کنند. این اطلاعات شامل سیاستهای ناحیه مدرسه، اسناد و اطلاعات آموزشی است.
روند عادلانه: روندی محافظتی که به سرپرستها و نهادهای آموزشی محلی این توانایی را میدهد که با پیشنهاد «تحصیلات عمومی رایگان و متناسب» به صورت رسمی مخالفت کنند و این اختلاف را از طریق قاضی حقوق اداری حل و فصل کنند.
ESSA: مصوبه «همه کودکان موفق میشوند». قانونی فدرال که جایگزین مصوبه NCLB (هیچ کودکی رها نمیشود) شده است.
FERPA: مصوبه حریم خصوصی و حقوق آموزشی فدرال. این مصوبه به والدین و دانشآموزان امکان کنترل افشای سوابق و امکان دسترسی و بازبینی والدین میدهد. همچنین فرآیندی برای اصلاح محتوای اسناد ارائه میکند.
میانجیگری: جلسه رسمی بین طرفین اختلاف جهت تلاش برای حل و فصل مسائل قبل از جلسه «رویه عادلانه» مربوطه. این جلسه اغلب شامل یک میانجیگر مستقل، معمولاً یک قاضی حقوق اداری برای کمک به طرفین در میانجیگری است.
توافق میانجیگری: توافقی که در نتیجه جلسه یا جلسات میانجیگری حاصل میشود.
NDA: توافق عدم افشا. توافق با ناحیه مدرسه ممکن است مستلزم این باشد که سرپرست یا دانشآموز توافق محرمانگی را امضا کنند، یعنی به اشتراک گذاشتن اطلاعات خاصی با افراد یا سازمان های دیگر امکانپذیر نیست.
روند محفاظتی: قوانین یا فرآیندهای که برای محافظت از حقوق دانشآموزان دچار معلولیت و والدین آنها طراحی شده است، درحالی که همچنین راهی برای حل اختلاف آنها مشخص میکند.
بخش 504: به بخش 504 از مصوبه توانبخشی 1973 اشاره دارد. قانون ضد تبعیض فدرال از همه افرادی محافظت میکند که دچار معلولیتی هستند که یک یا چند فعالیت اصلی زندگی را مختل میکند و تسهیلاتی را برای رفع موانع تبعیضآمیز فراهم میکند.
اصطلاحات آموزش استثنائی
ABA: تحلیل رفتار کاربردی. تحلیل رفتار کاربردی مداخلهای اطلاعات-محور است که برای کمک به شکل دادن رفتار مورد استفاده قرار میگیرد.
امکانات و تسهیلات: نوشته شده در صفحات «عوامل ویژه» در IEP. امکانات رفاهی استانداردها و انتظارات را تغییر یا کاهش نمیدهند، بلکه حمایت بیشتری فراهم میکنند مانند «محل استقرار ترجیحی»، «تمدید زمان» و غیره که به دانشآموزان دچار معلولیت کمک میکند دسترسی برابر به مطالب و آموزش داشته باشند.
ADL: فعالیتهای زندگی روزمره. اغلب در سنجشها به آن اشاره میشود. ADL شامل فعالیتهایی مانند لباس پوشیدن، حمام کردن و غذا خوردن است.
IEP سالانه: دانشآموزی که IEP دارد، حداقل سالی یک مرتبه باید برای ارزیابی پیشرفت وی در جهت اهدافش، شناسایی تعیین سطح موردنیاز، بررسی امکانات رفاهی فراهم شده و طرح خدمات مربوطه جدید با تیم IEP جلسه
داشته باشد.
APE: تربیت بدنی تطبیقی. خدماتی که معمولاً گروهی بوده و برای دانشآموزان دچار معلولیت برنامه درسی P.E. اصلاحشده ارائه میدهد.
تشکیل گفتار: تشکیل صداها در گفتار؛ احتمالاً با اشاره به میزان واضح و قابل درک بودن گفتار دانش آموز مشخص میشود.
ASL: زبان اشاره آمریکایی
AT: فناوری کمکی. دستگاههای دارای فناوری پیشرفته و ساده که برای دسترسی دانشآموزان دچار معلولیت به دروسشان مورد استفاده قرار میگیرند.
شنوایی: با شنیدن و تفسیر صداها در ارتباط است
AUT: واژه اختصاری برای «اوتیسم» که برای نشان دادن صلاحیت فدرال برای آموزش استثنائی به کار میرود.
محک: هدف یادگیری کوتاهمدت که مسیری برای رسیدن به هدف سالانه ایجاد میکند.
BIP: طرح مداخله رفتاری. این طرح نیز میتواند به عنوان طرح حمایت رفتاری یا طرح رفتاری ثبت شود. طرح رسمی و کتبی که مشکل رفتاری دانشآموز، علت آن و راهکارها یا حمایتهایی را ثبت میکند که برای کمک به دانشآموز وضع شدهاند.
کلاس ترکیبی اوایل کودکی: امکان قرارگیری آموزش استثنائی که هر دو معلم پیش دبستانی آموزش عمومی و پیش دبستانی آموزش استثنائی را ارائه میدهد که با هم در یک کلاس دانشآموزان تدریس میکنند.
BSR: منابع حمایت رفتاری. برحسب نیاز، مسئول آموزش و حمایت از کارکنان کلاس است.
CAPD: اختلال پردازش شنوایی مرکزی. نوع ویژهای از آزمایش شنوایی سنجی که معمولاً پس از سن 10 سالگی انجام میشود.
CBI: آموزش اجتماعی. ملاحظات مهمی که معمولاً در مسیر انتقال دانشآموز صورت میگیرد. CBI برای دانشآموزانی که به آموزش مهارتهای عملکردی و مهارتهای زندگی نیاز دارند، فرصتهای یادگیری عملی ارائه میدهد.
CCTE: آموزش فنی حرفهای کالج. جهت کمک به دانشآموزان در آمادهسازی برای ورود به شغل پس از متوسطه، بر کسب مهارتهای «عملی» تأکید میکند.
تدریس مشترک: میتواند اشاره به موقعیتهایی باشد که یک «متخصص آموزشی» و یک معلم آموزش عمومی همراه با هم در کلاسی از دانش آموزان تدریس میکنند.
درک مطلب: واژگان، عبارات، جملات و پاراگرافها تا چه حد برای یک دانشآموز معنا دارند. آیا دانشآموز متوجه میشود که چه چیزی میخواند؟
خدمات/آموزش جبرانی: خدماتی را شرح میده که طبق IEP ارائه نشدهاند و اکنون باید بعد از این واقعیت ارائه شوند. گاهی اوقات به عنوان بخشی از یک اقدام اصلاحی یا اگر دانش آموز از طریق شکایت روند عادلانه برنده شود، ارائه میشوند.
مخزن: سوابق دانشآموزی تجمیعی دانشآموز دچار معلولیت، شامل تعیین اولیه صلاحیت برای IEP، تمامی ارزیابیها، تمامی IEP های بعدی و غیره.
اقدام اصلاحی: اصطلاحی برای توصیف دستورهای یک نهاد به سازمان آموزش محلی که باید انجام شود. مثلاً برای حل شکایتی که در آن عدم متابعت ناحیه تشخیص داده شده، شاید ناحیه مجبور باشد آموزش و مستنداتی ارائه دهد تا ثابت کند که کارمندی را آموزش داده است.
COTA: دستیار کاردرمانی دارای گواهی
سوابق تجمیعی: مخزن را ببینید. اسناد تجمیعی همچنین شامل همه اطلاعات آموزش عمومی و ثبتنام برای یک دانشآموز است.
D/HH: واژه اختصاری برای «ناشنوا/کمشنوا» که برای نشان دادن صلاحیت فدرال برای آموزش استثنائی به کار میرود.
DB: واژه اختصاری برای «ناشنوا [و] نابینا» که برای نشان دادن صلاحیت فدرال برای آموزش استثنائی به کار میرود.
DD: واژه اختصاری برای «تأخیر رشدی» که برای نشان دادن صلاحیت فدرال برای آموزش استثنائی به کار میرود.
رمزگشایی: توانمندی صدا/علائم دانش آموز؛ اینکه یک دانش آموز چقدر خوب کلمات را بیان میکند.
مرز دیپلم: مشخص میکند که دانشآموزی در مسیر فارغ التحصیلی به موقع با دیپلم دبیرستان خود است. همه دانشآموزان مرز دیپلم درنظر گرفته میشوند، مگر اینکه IEP خلاف آن را تعیین کنند. درباره اینکه دانشآموزی عنوان غیر مرز دیپلم بگیرد، در زودترین زمان خود تا پایه هفتم تصمیمگیری نخواهد شد.
مدل اختلاف: روشی احتمالی برای تعیین این است که دانشآموز دچار ناتوانی در یادگیری است. این مدل زمانی رخ میدهد که امتیاز عملکرد هوشی دانشآموز 1.5 انحراف استاندارد بالاتر از امتیاز وی در آزمون موفقیت باشد.
عدم تسلط: به لکنت اشاره دارد.
دیسگرافی: اختلالی که موجب اشکال در نوشتن میشود.
دیسلکسیا (خوانشپریشی): اختلالی که موجب اشکال درخواندن میشود.
دیسفاژی: اختلالی که موجب اشکال در خواندن میشود.
دیسپرکسیا (کنش پریشی): اختلال در هماهنگی حرکتی رشدی.
ECSE: آموزش استثنائی در اوایل کودکی. برنامهای که به نوزادان، نوپایان و کودکان پیشدبستانی دچار معلولیت خدمات میدهد.
ED: واژه اختصاری برای «اختلال عاطفی» که برای نشان دادن صلاحیت فدرال برای آموزش استثنائی به کار میرود.
متخصص آموزش: معلمی که برای ارائه خدمات آموزش استثنائی اعتبار کسب کرده است.
EL: زبانآموز انگلیسی.
ELA: هنرهای زبان انگلیسی.
ELST: معلم پشتیبان زبانآموز انگلیسی.
ERMHS: خدمات سلامت ذهنی مرتبط با تحصیل. خدمات سلامت ذهنی ویژه برای آن دسته از دانشآموزان آموزش استثنائی ارائه میشود که نیازهای عاطفی اجتماعی دارند و این نیازها بر توانایی آنها در یادگیری اثرگذار است.
ESY: سال تحصیلی تمدیدشده. آموزش تخصصی یا خدمات مربوطه که بخشی از IEP کودک بوده و معمولاً زمانی ارائه میشوند که مدارس تشکیل نمیشوند. دانشآموزان واجد شرایط ESY، افراد دارای IEP بوده و دچار معلولیتی هستند که احتمالاً برای مدت طولانی ادامه پیدا میکند. دانشآموزان همچنین باید نشان دهند که تعطیلی مدرسه میتواند منجر به از دست دادن مهارتهایشان شود، و اینکه برای یادگیری مهارتهای از دست رفته توانایی محدودی دارند و به همین دلیل اینکه دانشآموز دچار معلولیت بدون خدمات ESY به خودکفایی برسد غیرممکن یا غیرمحتمل است.
عملکرد اجرایی: توانایی دانشآموز برای انتخاب و کنترل رفتار خود در رسیدن به هدفی. نیاز به تفکر همزمان و پیچیده همراه با حافظه فعال دارد.
زبان بیانی: برونداد ایدهها. میتواند شامل حرکات، علائم، بیان و گفتار باشد.
حرکت ظریف: به حرکات دقیق دست و انگشتان اشاره دارد. مثلاً دانشآموزان برای نوشتن و بستن دکمه لباسها از مهارتهای حرکتی ظریف استفاده میکنند.
عملکرد رفتار: علت اینکه دانشآموزی رفتار مخرب خاصی را بروز میدهد، توضیح میدهد. به طور کلی در یک
(یا چند) مورد از 4 مقوله زیر قرار میگیرد. آیتم/فعالیت با دسترسی ترجیحی؛ تقاضای فرار؛ جلب توجه شخص دیگری؛ و ورودی حسی
هدف: نتیجهای فردی و قابل اندازهگیری برای پرداختن به یک حوزه نیاز دانشآموز دچار معلولیت؛ معمولاً در IEP نوشته شده و طی یک سال باید برآورده شود. اهداف باید SMART باشند: مشخص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط و در زمان محدود.
حرکت درشت: با عضلات بزرگ در ارتباط است (یعنی حرکت و هماهنگی).
HSDP: برنامه دیپلم دبیرستان
IAES: محیط آموزشی جایگزین موقت. دانشآموز ممکن است طی تعلیق طولانیمدت در محیط آموزشی جایگزین موقت خدمات را دریافت کند و تحت آموزش قرار بگیرد، تعیین سطحی که با آنچه معمولاً در مدرسه و خدمات دریافت میکنند متفاوت است.
ID: واژه اختصاری برای «ناتوانی ذهنی» که برای نشان دادن صلاحیت فدرال برای آموزش استثنائی به کار میرود.
IEE: ارزیابی آموزشی مستقل. IEE سنجشی است که فردی خارج از ناحیه مدرسه آن را انجام میدهد. والدین و سرپرستان در صورت مخالفت با یافتهها یا توصیههای ارزیابی آموزش استثنائی منطقه، میتوانند یک IEE پرداختی توسط ناحیه دریافت کنند.
اصلاح IEP: زمانی که IEP سالانه برای بهروزرسانی بخشی از IEP تغییر میکند. برگزاری جلسه IEP برای اصلاح IEP موجب رفع مسئولیت نهاد آموزشی محلی برای برگزاری جلسه بازبینی سالانه نمیشود.
IFSP: طرح خدمت خانواده فردی. خدماتی را برای مداخله زودهنگام شرح میدهد که کودک تا سومین تولد خود از طریق «مرکز منطقهای» دریافت خواهد کرد.
IPP: طرح برنامه فردی. اهداف و خدماتی خارج از آموزش را توضیح میدهد که از طریق «مراکز منطقهای» برای افراد دچار معلولیت ارائه میشود.
ITP: طرح انتقال فردی. طرحی کتبی که برای کمک به آمادگی دانشآموز در عبور از زندگی مدرسه به پس از مدرسه طراحی شده است. این طرح باید شامل اهداف، چهارچوب زمانی و افراد مسئول برای رسیدن به اهداف باشد.
LEA: نهاد آموزش محلی. هیئت آموزش عمومی یا مقامات عمومی دیگری که مدارس ابتدایی دولتی یا مدارس راهنمایی در یک شهر یا کانتی را اداره میکنند.
وقوع اندک: معلولیتهایی که نادر هستند. مثالهایی که شامل ناشنوایی و نابینایی هستند، اما محدود به آنها نیستند.
جریان اصلی: برخی کارکنان هنوز از این واژه به منظور «شمول» یا نشان دادن اینکه دانشآموز دچار معلولیت در محیط آموزش عمومی است، استفاده میکنند.
تعیین بروز: این جلسه مهم در صورتی اتفاق میافتد که دانشآموز دچار معلولیت به مدت بیشتر از 10 روز طی یک سال تحصیلی تعلیق یا توصیه به اخراج شده باشد. طی این جلسه، مدرسه باید بررسی کند که آیا علت این رفتار معلولیت دانشآموز بوده است.
MD: واژه اختصاری برای «معلولیتهای چندگانه» که برای نشان دادن صلاحیت فدرال برای آموزش استثنائی به
کار میرود.
اصلاحات: زمانی که محتوای آموزش یا مطالب ارائه شده به دانشآموز دچار معلولیت با برنامه درسی ارائهشده به همسالان هم سن متفاوت باشد.
MPC: قبلاً کلاسهای درس «ضعیف از لحاظ پزشکی» نامیده میشد. این کلاس درس مجزا برای دانشآموزانی است که مشکلات پزشکی یا جسمی دارند.
MT: موسیقی درمانگر موسیقی درمانی را به عنوان یک خدمت مرتبط ارائه میدهد.
NPA: نهاد غیردولتی. نهادی غیر از ناحیه مدرسه که خدمات آموزشی را به دانشآموز دچار معلولیت ارائه میدهد. این نهاد باید توسط CDE تأیید شده باشد.
NPS: مدرسه غیردولتی. مدرسهای که ناحیه مدرسه با آن قرارداد می بندد تا خدمات آموزشی و پشتیبانی برای دانشآموز دچار معلولیت ارائه دهد. این مدرسه باید توسط CDE تأیید شده باشد.
OHI: کلمه اختصاری «Other Health Impaired» (سایر اختلالات سلامتی) که برای بیان احراز شرایط فدرال برای آموزش استثنائی استفاده میشود.
OI: کلمه اختصاری «اختلال ارتوپدیک» که برای بیان احراز شرایط فدرال برای آموزش استثنائی استفاده میشود.
حس بویایی: با حس بویایی در ارتباط است.
OT: کاردرمانگر یا کاردرمانی
تعیین گام: اینکه یک فرد با چه سرعتی صحبت میکند.
PBIS: مداخله رفتار مثبت و پشتیبانیها. برنامه مداخله با تأکید بر پاداش دادن به رفتار مطلوب دانشآموز.
PK یا Pre-K: پیش دبستانی
عملگرایی: کاربرد زبان برای بکارگیری آن، مانند درخواست اطلاعات یا احوالپرسی کردن با کسی.
مهارتهای پیش حرفهای: مهارتهایی که فرد جهت آمادگی برای داشتن شغل به آن نیاز دارد. این مهارتها میتوانند «مهارتهای ظریف» مانند ارتباطات و رفتارهای مناسب باشند. همچنین میتواند رشد «اخلاق کاری» مانند پافشاری، درخواست توضیح و پذیرش انتقاد سازنده باشد.
Pro-ACT: آموزش حرفهای بحران حمله. زمانی که دانشآموزان رفتارهایی از خود بروز دهند که خود یا دیگران را به خطر بیندازند، ممکن است یک برنامه آموزشی برای اطمینان از معلمان، متخصصان حرفهای و ارائهدهندگان خدمات مرتبط (و سایر کارکنان سایت) مداخله کند. تمرکز بر تنش زدایی است و مداخله فیزیکی که به عنوان آخرین راه حل است. برنامه تمرینی رایج برای مهار و/یا انزوا.
گزارش پیشرفت: حداقل به همان اندازه که یک همتای همسال کارت گزارش دریافت میکند، دانشآموز دچار معلولیت حق دارد گزارشی از پیشرفت خود در مورد اهداف IEP دریافت کند. گاهی با عنوان «اهداف حاشیهای» از آن یاد میشود.
فوری: برای تعیین سطحی از هدایت صورتگرفته برای دانشآموز استفاده میشود؛ معمولاً در اهداف یا مقاصد موجود در IEP به آن اشاره میشود. شامل فوریتهای جسمی، کلامی، اشارهای و بصری میباشد.
حس عمقی: اینکه مغز ما چگونه حرکت و موقعیت بدن را پردازش میکند.
عروض: گام و لحن زبان و صداها.
PT: فیزیوتراپیست یا فیزیوتراپی
PWN: پیش اعلامیه کتبی. ناحیه مدرسه باید در شرایط خاصی پیش اعلامیه کتبی بدهد. برخی از نمونهها عبارتند از زمانی که از انجام کاری که والدین درخواست کردهاند، خودداری میکند؛ زمانی که میخواهد سطح یا هویت دانشآموز دچار را تغییر دهد، یا زمانی که قصد سنجش دانشآموز دارای معلولیت را دارد.
زبان دریافتی: توانایی شنیدن صداها و ترجمه آنها به ایدههای معنادار. همچنین شامل توانایی تفسیر اشارهها و اظهارات دیگران است.
کسب مجدد: مدت زمان لازم برای بازیابی مهارت از دست رفته. پسرفت را ببینید.
تفریح درمانی: خدمات مربوطه که ممکن است بخشی از پیشنهاد FAPE باشد.
پسرفت: از دست دادن مهارتهای حیاتی دانشآموز دچار معلولیت طی یک تعطیلی عادی در سال مدرسه. کسب مجدد را ببینید.
خدمات مربوطه: خدماتی که ممکن است برای کمک به دانشآموزان دچار معلولیت در رسیدن به اهداف IEP ضروری باشد. مثالهایی از آن شامل گفتار درمانی /زبان درمانی یا کاردرمانی است.
RSP: متخصص منابع
RTI: پاسخ به مداخله. یک برنامه آموزشی عمومی که هدف آن ارائه آموزش با کیفیت بالا و اطمینان از این امر است که هر کودک برای دسترسی مناسب به برنامه درسی غربالگری میشود.
SAI: آموزش آکادمیک تخصصی
SCERTS: ارتباطات اجتماعی/ تنظیم عاطفی/ حمایت تعاملی. یک رویکرد آموزشی کلی برای رسیدگی به چالشهای اصلی کودکان در طیف اوتیسم؛ بر ایجاد ارتباطات اجتماعی، تنظیم عاطفی و حمایت معاملاتی تمرکز دارد.
SCIA: دستیار آموزشی شرایط ویژه. اصطلاحی که توسط برخی از نواحی مدرسه برای دستیار یک به یک استفاده میشود.
SEA: دستیار آموزش استثنائی
خودتصمیمگیری تمرکز بر اینکه دانشآموز دچار معلولیت درونداد و انتخاب قابل توجهی در تصمیمات اتخاذ شده در مورد خود داشته باشد. این رویکرد مواردی مانند اولویت فردی، نقاط قوت نسبی، عدم علاقمندی، اهداف و حلقههای حمایت را در نظر میگیرد.
SELPA: منطقه طرح محلی آموزش استثنائی
SESA: مدیر سایت آموزش استثنائی
SET: تکنسین آموزش استثنائی
SLD: مخفف «ناتوانی یادگیری خاص» که برای بیان صلاحیت فدرال برای آموزش استثنائی استفاده میشود. گاهی اوقات به عنوان «LD» برای «ناتوانی یادگیری» اطلاق میشود.
SLI: کلمه اختصاری «اختلال کلامی/زبانی» که برای بیان صلاحیت فدرال برای آموزش استثنائی استفاده میشود.
SLP: آسیبشناس گفتار/ زبان
SST: تیم مطالعه دانشآموز. فرآیندی که مربیان و والدین طی آن با یکدیگر ملاقات میکنند تا در مورد این صبحت کنند که چرا دانشآموز در برنامه درسی عمومی و منابع یا راهبردهایی که میتوان اجرا کرد پیشرفت نمی کند. این جلسه گاهی اوقات ممکن است قبل از ارجاع به آموزش استثنائی اتفاق بیفتد، اما ضروری نیست. اگر مشکوک هستید دانش آموز شما معلولیت دارد، باید ارزیابیهای آموزشی ویژه را درخواست کنید.
TBI: کلمه اختصاری «آسیب مغزی تروماتیک» که برای بیان صلاحیت فدرال برای آموزش استثنائی استفاده میشود.
TK: کودکستان انتقالی
انتقال: به روند جابجایی از آموزش متوسطه به بزرگسالی اشاره دارد. ناحیه مدرسه باید با ایجاد ITP به دانشآموزان دارای IEP در این فرآیند کمک کند. این روند باید زمانی شروع شود که دانش آموز بین 14 تا 16 سال سن دارد.
IEP سه ساله: ارزیابی سه ساله یا بررسی سه ساله نیز نامیده میشود. ارزیابی مجدد که هر سه سال یکبار برای تعیین اینکه آیا دانش آموز هنوز واجد شرایط خدمات آموزشی استثنائی در همه زمینه های مشکوک به ناتوانی است یا خیر، انجام میشود.
دهلیزی: چگونه مغز ما تعادل را پردازش می کند و ما را در فضا جهت می دهد.
VI: کلمه اختصاری «اختلال بینایی» که برای بیان صلاحیت فدرال برای آموزش استثنائی استفاده میشود
بصری: با دیدن و همچنین پردازش/تفسیر مناظر در ارتباط است.
مهارتهای حرفهای: فعالیتها و مفاهیمی که با شغل مرتبط هستند. اغلب با انتقال همراه هستند.
VT: بینایی درمانی